حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. 19 ذو القعدة 1444 Wednesday, 7 June , 2023 ساعت ×
برخورد علامه بحرالعلوم با شخصی که از همسایه گرسنه خود بی خبر بود!
۲۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۰
شناسه : 4706
بازدید 1758
9

آورده اند که فقیه و عالم بزرگ، سید محمد جواد حسینی عاملی، مؤلف کتاب «مفتاح الکرامه»، شبی از شب ها در خانه ی خویش در نجف مشغول شام خوردن بوده است. کسی درِ خانه را می کوبد. سید می شناسد که کوبنده ی در، خادم استادش علامه سید مهدی بحرالعلوم است. بشتاب می رود و […]

ارسال توسط :
پ
پ

آورده اند که فقیه و عالم بزرگ، سید محمد جواد حسینی عاملی، مؤلف کتاب «مفتاح الکرامه»، شبی از شب ها در خانه ی خویش در نجف مشغول شام خوردن بوده است.

کسی درِ خانه را می کوبد. سید می شناسد که کوبنده ی در، خادم استادش علامه سید مهدی بحرالعلوم است.

بشتاب می رود و در را باز می کند. خادم می گوید: «شام بحرالعلوم را نزد او گذاشته اند، او نمی خورد و منتظر شماست!».

سید جواد عاملی بتعجیل به خانه سید بحرالعلوم می رود، همینکه وارد می شود و چشم جناب استاد به او می افتد فریاد می زند:

آیا از خدا نمی ترسی؟ آیا خدا را مراقب خود و اعمال خود نمی دانی، از خدا شرم نمی کنی؟

آقا ! چه روی داده است؟

می خواستی چه روی بدهد؟

مردی بی بضاعت در همسایگی تو زندگی می کند، او تا کنون هر شبانه روز مقداری خرمای زاهدی از بقال محل نسیه می گرفت و با عیال خود، با آن خرما، گذران می کرد.

و جز این تمکنی نداشت. حالا یک هفته است که خانواده ی او جز خرما چیزی نخورده اند. امروز مرد به بقال رجوع می کند تا از همان خرما برای خوراک شب خود و خانواده اش بگیرد.

بقال می گوید: «قرض تو زیاد شده است». مرد خجالت کشیده چیزی نمی گیرد و به خانه باز می گردد. اکنون او و خانواده اش گرسنه اند و بی شام.

با این وضع، تو سرگرم شام خوردن بودی؟! در حالی که این مرد، همسایه تو است، و تو او را می شناسی، فلانی است.

آقا! والله از حال او اطلاع نداشتم.

سید بحرالعلوم می گوید: اطلاع نداشتی؟ چطور اطلاع نداشتی؟ همه ی خشم من از همینجاست.

چرا از حال برادران و همسایگانت بی خبر بمانی و از حال و روز آنان جویا نشوی و آگاه نگردی؟

سید جواد ! اگر از حال این مرد بینوا مطلع بودی و اینگونه با خیال راحت خود به خوردن شام مشغول شده بودی… کافر بودی، و دیگر تو را مسلمان به حساب نمی آوردم!».

منبع: الکنی و الالقاب

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.