حکایت ” چکِ سفید امضای رضاخان برای حاجآقا حسین قمّی ” به نقل از مجموعه علمی – تحقیقاتی حجره فقاهت:
مأموران و فرستادگان شاه پس از آن که از تأثیر تهدید بر روحیه قوى و پولادین آقا مأیوس شدند، از درِ تطمیع درآمدند و اظهار داشتند که:
ملاقات شما با شاه ممکن نیست و همچنین مراجعت شما نیز به مشهد امکان ندارد؛ یا باید در همین باغ به همین صورت بمانید یا به محلّى که دولت در نظر خواهد گرفت بروید.
حاجآقا حسین مىگویند اگر به میل خودم نمىگذارید و درخواستم اجابت نمىشود که به مشهد بروم، گذرنامه بدهید که به عتبات بروم…
رضاخان با درخواست ایشان موافقت مىنماید و دستور مىدهد براى ایشان و عائلهشان گذرنامه صادر شود.
ضمناً یکى از صاحبمنصبان بانکى را با چکِ سفید امضا شده به حضور آقا مىفرستد تا ایشان هر چه مىخواهند بنویسند.
آقا مىفرمایند: من پول دولت را نمىگیرم. به ایشان عرض شده بود که اطّلاع داریم شما پولى همراه ندارید؛ مدّتى هم در محاصره هستید و به جایى دسترسى نداشتید، لذا هرچه پول مىخواهید به شما خواهیم داد! چکِ سفید امضای رضاخان برای حاجآقا حسین قمّی
ولى آقا در پاسخ جواب بسیار جالب و قانع کنندهاى دادند. ایشان فرمودند: من رعیّت امام زمانم، تا به حال مخارج مرا امام زمان “عجّلاللهفرجه” مرحمت کردهاند…
بعد از این هم مرا فراموش نخواهند فرمود، امام زمان “عجّلاللهفرجه” از طریق غیر طبیعى هم مىتواند نوکرهاى خود را اداره فرماید.
منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
ثبت دیدگاه